کتاب داستان ضلع تاریک (نسخه چاپی)

کتاب داستان ضلع تاریک مجموعه ای از ۱۰ داستان کوتاه به قلم رضا روشنی است. این کتاب داستان مردی به نام سیامک است که به دلیل سردرد های ناگهانی به دکتر مراجعه می کند. دکتر بدون اطلاع از سیامک برای مطالعه فرضیه جدید و تهیه یک دارو از او استفاده می کند.

بعد مدتی حال سیامک روز به روز وخیم تر می شود. او سعی دارد آخرین روزهای باقیمانده عمر خود را با لذت و آرامش سپری کند. از طرفی دکتر تیزبین به دلیل افراط در مطالعه و آزمایش داروها از محل کارش اخراج می شود.

کتاب ضلع تاریک مجموعه ای از ۱۰ داستان کوتاه به نام های سربازرس دو دوکار؛ آقای بیدار؛ فراموشش کن؛ محاکمه؛ قضیۀ نادر؛ صبح روز بعد؛ خانواده آقای…؛ اندیشۀ حضور در نزد دیگری؛ سفر به (نقطۀ جیم)؛ و ضلع تاریک است.

در یکی از داستان ها می خوانیم:

“ماهی ها به دور خود می چرخیدند و ماهی فروش با یک ملاقه کوتاه و دسته سیاه ، آنها را گرفته و می فروخت. در یک دستم پرچم سیاهی بود و در دست دیگرم یک تنگ ماهی قرمز. یک آن احساسات هولناک و متناقضی از یک سیاره ی ناشناخته به من هجوم آورد. دوست داشتم فرار کنم ، از دست ماهی و ماهی فروش ، از دست پرچم که یک غم تلخ و جانکاه در خود داشت ، از دست خودم که احساس عجیبی داشتم . چطور می توانستم آنجا بمانم ، شاید همین بود که مرا به سفری دشوار …”

برای اطلاع از تخفیف های آموزشی، ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

برای مطالعه بیشتر در این زمینه به بخش کتاب ادبیات فارسی مراجعه کنید.

سایر کتاب های این انتشارات