قصهی یک غول بیابانی
قصهی یک غول بیابانی به قلم علی آموخته نژاد در سال ۱۳۸۶ توسط انتشارات نگیما (نگار و نیما) به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب از عناصر تخیل و افسانه بهره جسته است. این عامل باعث شده تا مخاطبین بیشتر به سمت قصهی یک غول بیابانی گرایش پیدا کنند.
درباره کتاب
در بخش هایی از رمان می خوانیم:
“روزی روزگاری یک غول بیابانی که کنج بیابان حوصلهاش سر رفته بود و از اینکه به تپّهها و کوههای بیابان زل زده و به قصّههای دیگر غولها گوش داده بود خسته بود.
او روزی تصمیم میگیرد به شهر برود، نصیحتهای غولهای دیگر در او اثر نمیکند و او با لباسی که از پدربزرگ وی به جای مانده و شبیه لباس آدمیزاد است، راهی شهر میشود.
او پس از سپری کردن بیابان و صحراهای مختلف به تخت جمشید در شیراز، ملکسلیمان میرود و ماجراهای جالبی را مشاهده میکند و در زمانی دیگر، عاشق دختری میشود امّا در عشق خود و همچنین معرفی خود به عنوان یک غول بیابانی ناکام میماند.”
در بخش های دیگری از کتاب می خوانیم:
” اتاق مسافرخانه گُر گرفته بود . همه چیز می ریخت روی سرش و نمی توانست بخوابد . هربار که چشم هایش را می بست دختر را می دید که آمده پهلوی صندوق و از جلوی او آب برمی دارد.
توی اتاق قدم زد و به حیاطِ مسافرخانه و صندوق نگاه کرد و تا عصر که هوا خنک شد و سرو کله ی آدم ها پیدا شد از جایش تکان نخورد . عصر آدم ها آمدند. توی حیاط دوری زدند و از مسافرخانه بیرون رفتند . او میان آدم ها به دنبالِ زیباییِ دختر گشت … “
برای اطلاع از تخفیف های آموزشی، ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه به بخش کتاب ادبیات فارسی مراجعه کنید.
سایر کتاب های این انتشارات
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.