یک مغول خوب
کتاب یک مغول خوب روایتگر داستان مردمان گذشته و چالش های پیش روی آن هاست که توسط نظام الدین مقدسی در سال ۱۳۸۹ به نگارش درآمده است.
برخی از عناوین داستان های این کتاب عبارتند از: اتاق، زندگی در متن، آلبوم، بعد از تلوزیون، بی چیزی، پرستو، پول و…
بخش هایی از کتاب
در بخش هایی از کتاب می خوانیم:
“مردمان را از پیر و جوان از خانهها بیرون آوردندی و مرد و زن به طرف صحرا بردندی. آنگونه که شهر خالی شد و هیچ نماند. آنگاه مردمان را قسمت کردی و هر قسمت بیست نفر شدی. فرمان آمد که هر سرباز بیست نفر با خود به جایی برده و گردن زند تا تمامی هلاک شوند. چنین بشد و هر سرباز بیست نفر از خراسانیان با خود بردی. آوردهاند که سربازی بیست نفر با خود بردی و دستور میداد که صف شوند. آنگاه گفتی که زانو زده سر خود خم کنند. اما تیغ شمشیرش از آن باب که بسیار گردن بریده بود برندگیش کند گشته بودی. “
در قسمت های دیگر رمان داستانی یک مغول خوب می خوانیم:
“من بروم شمشیر تازه کنم. آنگاه برگشته گردنتان زدمی. بیست نفر همچنان بماندند و هیچکدام را یارای جنبیدنی هم نبود. تا سرباز باز آمده گردن همگان جدا کردی. اما تاریخ نویسان دربارهی من دروغ گفتهاند. درست است که من آن بیست نفر را با خود بردم و گفتم که زانو بزنند. ولی شمشیرم تیز بود و هیچ علتی نداشت که آنها را گردن نزنم. تاریخ نویسان دروغ نوشتهاند و من آنچه اتفاق افتاد را میگویم.”
بری اطلاع از تخفیف های آموزشی، ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه به بخش کتاب ادبیات فارسی مراجعه کنید.
سایر کتاب های این انتشارات
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.